تمام شد،
تمام آنچه میان ما بود!
تو آنجا ایستاده ای!
روبه روی من
با لبخندی بر لبت
من ،
حلقه اشک در چشمانم
حلقه اشک در چشمانم
قلبم پر از درد؛پر از ترک!
بارها قلبم را شکستی،
هر بار لبخند زدم و گذشتم
اما،
این بار فرصتی برای بخشش نیست!
این بار فرصتی برای بخشش نیست!
من غرق دردم
تو خنده بر لب
مست از قدرت
غرق در لذت شکستن قلبم!!
تو فریاد زدی !
من،
مرگ را تجربه کردم
من،
مرگ را تجربه کردم
تمام شد
تمام آنچه میان ما بود
با مرگ من!
برای جمعه ای که قرار بود کنار تو باشم!
بهـــــــــــــــــــــله
ReplyDeleteبهـــــــــــــــــــــله
همممممممممممممممممممممممم
بعله نه بهله :-D
ReplyDelete